يکشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۵۸
مادر جان من نمی جنگم من می خواهم در جبهه سقا باشم و به رزمندگان آب بدهم پس برایم ناراحت نباش

 نوید شاهد خراسان شمالی : شهید سید رضا امامی فرد یکم آذر 1347 ، در روایتی از زبان مادر گرانقدر شهید والا مقام سید رضا امامی فردشهرستان بجنورد دیده به جهان گشود پدرش سید حسین نام داشت .شهید تحصیلاتش را در حد دوم ابتدایی گذراند و  در مغازه خیاطی مشغول به کار شد  و بعد مدتی را در نجاری و در دوچرخه سازی گذراند   رضا در دوران آغاز انقلاب با اینکه سن کمی داشت اکثر مواقع در راهپیمایی ها شرکت می کرد  و کفن می پوشید  و در تظاهرات شرکت می کرد

 رضا هنوز به سن شرعی برای انجام تکالیف دینی نرسیده بود  که شروع به خواندن نماز کرد  و در مسجد نو بنیاد فعالیت می کرد

 مادر شهید چنین از فرزند شهیدش یاد می کند:   هر وقت برادرش محسن از جبهه بر می گشت  با دقت و علاقه زیاد  به عکس های برادرش نگاه می کرد  و از او درباره خاطراتش می پرسید  دفعه اول که برای ثبت نام برای رفتن به جبهه اسم نویسی کرده بود  او را به علت اینکه سن اش کم است ثبت نام نکرده بودند  بار دوم که برای ثبت نام به بسیج رفته بود  مو هایش را بلند کرده بود  و چندین لباس روی هم پوشیده بود  تا بزرگتر به نظر برسد  و هنگامی که موفق شده بود ثبت نام کند  از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید  در موقع اعزامش من و پدرو خواهرش به اتفاق فامیل به بدرقه او رفتیم  من به او گفتم رضا جان صبر کن برادت از جبهه بیاید بعد شما برو  ولی او به من گفت مادر جان من نمی جنگم  من می خواهم در جبهه سقا باشم  و به رزمندگان آب بدهم  پس برایم ناراحت نباش

 انگار می خواست به عروسی برود  روی پایش بند نمی شد  در هنگام خداحافظی  به ما گفت خوشحال باشید  که فرزندتان در راه اسلام و امام حسین قدم بر می دارد آن گاه از ما خداحافظی کرد او همچنین گفت به برادرانم بگوید که راه مرا ادامه دهند  و سنگر مرا خالی نگذارند   و به صف رزمندگان حق علیه باطل پیوست  بعد از شنیدن خبر شهادتش در حالی که مراسم عزاداری اش تازه تمام شده بود برادرش به همراه چند تن از جوانان محله به جبهه رفتند  و برادرش در عملیات خیبر مفقود الاثر گردید  و سپس برادرش حسن به یاری رزمندگان  اسلام پیوست  و ایشان هم در ماووت  به درجه رفیع شهادت نائل گردید..

  قسمتی از وصیت نامه شهید :

بسم رب الشهدا

با درود فراوان به تمامى شهداى به خون خفته انقلاب اسلامى ايران. اكنون زمانى فرا رسيده كه انسان بايد انتخاب نمايد انتخابى آگاهانه و من نيز در اين وقت كه صدام اين عروسك كوكى آمريكا به خاك ميهن اسلامى ما تجاوز كرده به نداى رهبر كبيرمان امام خمينى لبيك گفته و راهى جبهه حق عليه باطل مى‌شوم.

مادرم، براى من گريه نكن زيرا راهى كه مى‌روم راه شهادت است راهى است كه تمامى شهدامان از ابتدا تاكنون اين راه را رفته‌اند و من كوچكتر و ناچيزتر از آن هستم كه براى شما پيامى داشته باشم ولى وصيت نامه من اين است كه از تمامى شما مى‌خواهم امام را تنها نگذاريد و اسلام عزيز را يارى كنيد تا آخرين قطره خون زيرا اسلام تنها مكتبى است كه به انسان آزادى و آزادورى نويد مى‌دهد.

مادر عزيز و پدر گرامى، از شما حلاليت طلب مى‌كنم و اميدوارم كه اگر تا به حال خطائى از من سر زده كه موجب رنجش شما بوده مرا عفو كنيد.

منبع : پرونده فرهنگی شهید


 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده