وصیت نامه شهید سهراب کامرانی در سالروز شهادت؛
تمام استکبار جهانی برای نابودی انقلاب اسلامی مان قد علم کرده اند، اما بقدرت الهی تاکنون کور خوانده اند، چون سلاحی که ما داریم، آنها ندارند و آن سلاح همان الله اکبر است.
نوید شاهد کرمان، شهید سهراب کامرانی/ نهم شهریور 1345 در روستای کلاب صوفیان جیرفت، دیده به جهان گشود. تا کلاس دوم راهنمایی تحصیل و سپس به کمک پدر به امر کشاورزی پرداخت. عازم خدمت سربازی شد، تا اینکه در تاریخ دوم آذرماه 1366در عملیات نصر 9 شربت گوارای شهادت را نوشید.  

گزیده ای از وصیت نامه شهید سهراب کامرانی:

خدایا، پروردگارا اگر با ریختن خون من دین محمد، نهضت خمینی انقلاب ما ملت ایران پیش می رود و سبب ریختن خونم در راهت فراهم بساز.
خدایا تا آخرین لحظه حیاتم دست از یاری دین مبین اسلام بر نمیدارم. و به رهبری خمینی بت شکن گام بر می دارم تا به جهانیان ثابت شود.
خدایا از تو می خواهم لحظه ای مرا بحال خود وا مگذارید. راه صراط، راه سعادت، راه شهادت ، راه پیروزی بمن نشان ده ، نه راه گمراهان نه راه گنهکاران.
خدایا آرزو دارم خون ناقابلم در راه تو بر زمین ریزد و نقش کلمه انا الحق را نشان دهد تا کوردلان بدانند که با لشکر خدا نمی شود جنگید و متوجه شوند که حسابشان اشتباه بوده است.
آری نهضت خمینی یک انقلاب الهی است. شکست حکومت الله بدست بشر و با معیارهای انسان میسر نیست. همانطور که محاسبه سه روزه استکبار جهانی چه غوغایی برپا کرده و طرفداران آنان دچار سرگردانی عجیبی شده اند ، هر دو دسته دچار گردانی عظیم و بس پهناور شده اند و نجات دهنده ای نمی یابند. تا از این گرداب جان سالمی بدر برند، غیر از این هم نیست ما در هر حال پیروزیم، بفرموده رهبر عالیقدر امام عزیزمان ما مثل حسین وارد جنگ شده ایم و مثل حسین پیروز خواهیم شد.
پدرجان، امیدوارم سلام  گرم مرا از فرسنگها دور پذیرفته و با دعایی به جان امام قلب مرا شاد نمایید. پدرجان خوشحال و سرافراز باش که تا بحال سه نفر از پسرانت در لشکر نایب برحق امام زمان خدمت مقدس سربازی را تمام کرده و مشغولند. پدرجان همانطور که حضورا خدمتتان عرض می کردم جان من ارزش آنرا ندارد که فدای امام وانقلاب اسلامی مان گردد.
اما اگر خدا خواست و منهم مورد قبول درگاه کبریایی قرارگرفتم و قطرات خونم میدان جنگ را رنگین کرد، غم و اندوه به خود راه ندهید و اگر هم گریان شدید بر مظلومیت اماممان گریه کنید. زیرا تمام استکبار جهانی دست به دست داده و برای نابودی ما و انقلاب اسلامی مان قد علم کرده اند، اما بقدرت الهی تاکنون کور خوانده اند. چون سلاحی که ما داریم ، آنها ندارند و آن سلاح همان الله اکبر است.
مادرجان سلام، مادر همیشه شما را در جلو چشمان خود می بینم ، گویی که با هم و در کنار هم در آن کلبه محقرمان نشسته ایم و صحبت از نهضت خمینی داریم. مادرجان نصیحت شما آویزه گوشم می باشد، سعی بر آن دارم که سربازی لایق برای لشکر اسلام باشم.
اما مادرجان، اگر خبر شهادت فرزندت برای شما آوردند مبادا ناراحت شوی و خم بر ابرو بیاوری و ضد انقلاب را شاد سازی، بلکه بخود ببال و اشکانت بیاد مظلومیت حسین قهرمان کربلا بر زمین ریز که انشاءالله فردای قیامت در نزد فاطمه زهرا(ع) روسفید خواهید بود.
برادران عزیز جانان من هرگز خاطرات شما را فراموش نمی کنم و قیافه های قشنگتان در هر حال در نظرم مجسم است، گویی که با هم هستیم و فریاد می زنیم مرگ بر آمریکا.
عزیزان توصیه می کنم کاری نکنید که پدر و مادرمان از ما ناراحت شوند. فرمانشان را از دل و جان اطاعت کنید ، من هم به شما قول می دهم سرباز خوبی برای امام امت باشم و اگر برادرتان به آرزوی خود که همانا جان باختن در راه خداست رسید، با صبرتان و با شجاعتتان قلب دشمن را بشکافید و بر زخمهایش نمک سوزان ریزید.
خواهران عزیز، همانطور که خود می دانید و بحقیقت پیوسته است که سیاهی چادر شما بیش از سرخی خون من دشمن را می لرزاند. اگر برادر شما در نبرد با دشمن به هدف و آرزوی خود نایل آمد، شما نیز مانند زینب کاخ یزیدیان را بلرزه در آورید و پیرو او باشید.
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده