شعر

بابا ی بهشتی

 

بابای خوبم

دیشب توی خواب

دادم به دستت

یک کاسه ی آب

 

یک شاخه گل بود

در کاسه ی آب

نوشیدی آن را

در نور مهتاب

 

بر گونه ی من

یک بوسه دادی

پر شد دو چشمم

از اشک شادی

 

دادی به دستم

یک سیب خوشبو

با مهربانی

خندان و خشرو

 

نام خدا را

بر آن نوشتی

مادر به من گفت :

تو در بهشتی

 

جای تو خیلی

در خانه خالیست

مادر به من گفت :

((بابا بهشتی ست))!

 

 

منبع : کتاب بابا تفنگ دارد/ نویسنده : نوشین نوری


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده